آیلینآیلین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

دختر مثل ماه ما

رنگ ها

مامان با عشق رنگ هارو به دخترش یاد میده و دختر بازیگوشی می کنه و حواسش نیست اصلا   بلا خانوم ببین چه ادایی در میاره تا گوش نکنه     شیطون بازیگوشم     ...
2 مرداد 1393

ماه من به زمین خوش آمدی

امشب چه نازدانه گلی در چمن رسید  گویی بساط عشق مداوم به من رسید نور ستاره ای در شب تولدش  انگار که فرشته ای از ازل رسید   امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت   قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . .   آیلین جان ماه دختر زیبارویم تولدت مبارک تازه شدن نفسهاتو شکر میگویم   امسالم چون مثل سال پیش 20 تیر افتاده توی ماه خدا تصمیم گرفتیم جشن تولدت رو بزاریم برای بعد ماه رمضون آخه سال پیش توی ماه رمضون بعد از افطار تولد...
20 تير 1393

ترک عادت

          سلام عزیزکم یک هفته قبل از دو ساله شدنت تصمیم گرفتم از شیر بگیرمت که تصمیم به حق  عجیب و سختی بود و خلاصه ترک شدی از خوردن شیره جانم که چه دلبرانه میخوردی و من چه عاشقانه حض میبردم از این همه مهری که خدای عزوجل در وجود مادرانه ام ریخته... روزهای اول تولد سینه های ورم کرده درد نوشیدن شیر و آخ های گاه و بی گاه ولی با عشق با عشق با عشق... روزهای بعد آرامش و خوابیدن کنار طفل کوچکت او میمکید و تو به خواب ناز میرفتی و او هم آرام میگرفت و میخوابید.روزهای بعد کمی بزرگتر شده بودی چشم در چشم مادر میشدی گاهی میخندیدی گاهی دستهای کوچکت را به هم گره میدادی و گاهی با پاهایت بازی میکردی می م...
20 تير 1393

مهربانم

مهربانیت را مرزی نیست...   یقین دارم قبل از آفرینشت                                                   فرشته ای قلبت را بوسیده...       شیطون بلای من تورو با تمام زیبایی هایت با تمام پاکی هایت به خدای گیلاس های قرمز تابستان میسپارم   خودش پشت و پناهت باشد هیچ نگرانی ندارم   تابستانت خنک همچون آب سرد قنات ها ...
4 تير 1393

یه جمعه دیگه..

اون روز جمعه سه تایی رفته بودیم پارک یه مانور آتش نشانی توی پارک داشت برگزار میشد و کلی آتیش و دود بود ما اونجا فهمیدیم که شما از دود میترسی   اول داشتی با وسایل ورزشی بازی میکردی؟؟؟!!!!     یه هو دود بلند شد رو تو برگردوندی تا ببینی از کجای؟     بعد گفتی میتشم و بلندشدی تا فرار کنی     هرچی میگم مامانی آتیش ترس نداره گوش نمیکردی!!     و دور تر میشدی       اومدی پایین تر و روی یک وسیله دیگه نشستی       چون عشق فرمون و رانندگی و ماشینی بیشتر با این بازی میکردی &nb...
4 تير 1393

توی کمد چیکار میکنی؟؟؟

اون روز بعذ از طهر گفتم یه کم سرم خلوت تر شده خونه هارو مرتب کنم داشتم کمد جمع و جور میکردم و طبقه هاشو تمیز میکردم اومدم طبقه هارو بزارم سر جاش که دیدم آیلین رفته تو کمد و داره با خودش بازی میکنه         تا داد زدم که ای وای شیشه هاشو نشکنی سری اومدی بیرون و کلی غر غر کردی که میخوام بازی کنم         الهی من فدات شم آخه چه قد شما شیطونید     آیلین رفته پارک     توی پارک اصلا یک لحطه هم وانمیستی دائم در حال ورجه وورجه ای     اینجا بهت گفتم بسه بشین دیگه خسته نشدی؟ تو هم فورا ...
4 تير 1393

23 ماهه که هستی

دختر زیبای من 23 ماهگیت مبارک    حرف ها و شیرین زبانی هایت زندگی را به کامم شیرین میکند و این روزها که در آستانه 2 ساله شدنت است فکر ترک دادنت از شیر و گرفتنت از پوشک عجیب ذهن مادرانه ام را در گیر کرده در واقع گمراهم نمیدانم از کجا باید شروع کنم گل دختر مامان حرفهایی که میزنی ولی ناموزون اون روز میگی ناخونا میخام ؟؟؟ من و بابایی متعجب ناخونا چیه؟؟؟ بعد از کلی تحقیق متوجه شدیم منظورت تخمه آره به تخمه میگی ناخونا  به عقب میگی عبق  به چسبیده میکی چپسیده ...
25 خرداد 1393

بهار رو به اتمام

سلام عزیز دل مامان و بابا خوبی قشنگم این روزهای بهار داره تند و تند میگذره و بهار رو به اتمام ماشاالله شما بزرگ و بزرگ تر میشی و قد میکشی و قند توی دل من و بابا رضا آب میکنی امیدم نفسم اون قدر بلبل   زبون شدی که حد نداره ماشاالله همه میگن که خیلی خوب حرف میزنی و همه چی رو میگی دیروز روی لباست عکس یه کفش دوزک بود هی اشاره میکنی و میگی کفش کفش   من بعد از 5 دقیقه تازه فهمیدم منظورت چیه   بغلت کردم و کلی بوسیدمت باورت نمیشه گاهی بغلت میکنم و بو میکنم عطر تنت رو منو به روزهای کودکی خودم میبره این بوی اهورایی   گل دختر مامان این ر...
16 خرداد 1393

عروسی عروسی

عکسهای عروسی عمه   آیلین اصلا اجازه نمیداد ازش   عکس بگیرم  اینم کل عکسهای خوب آیلین جون   شب قبل عروسی و مراسم حنا بندون عروس آیلین جون  اجازه نمیداد ازش عکس بگیرم و   همش قیافشو این طوری میکرد     شب عروسی و دخمل عروس ملوس خودم          تنها عکسی که خوب افتادی همینه بقیه عکسها همش در   حال حرکت و بازی بودی           تو مرا به عصر حجر بر میگردانی زمانی   که آدم چای را...
14 خرداد 1393