آیلینآیلین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

دختر مثل ماه ما

دی ماه آیلین من

سلام به روی ماه ماه نشون دخترم اینا عکسای دی ماهته که وقت نکرده بودم بزارم تو وبت قربونت بشم که عاشق برنامه عمو پورنگی مثل همه نی نی ها از خواب تازه بیدار شدی و داری این برنامه رو نگاه میکنی  یه صبح جمعه زمستونی که هوا هم سرد بود با بابا رفته بودیم پارک  اون قدر تاب بازی کردی که نگو... پایین بیا نبودی فدات شم عاشق عروسک باب اسفنجی تازه شعرشم میخونی همیشه میاد پیشتون با خوشحالی باب اسفنجی عاشق آب این توپولی ....                   پشت پنجره خیره میشوی به کوچه و من خیره به تو و در دلم شوری بر پا ...
2 اسفند 1392

تولد تولد.....

آیلینم بهمن واسه خانواده ما فصل تولد  تولد من و بابایی  فردا 15 بهمن تولد من و 17 بهمن هم تولد بابا رضا    از طرف شما و خودم روز تولد بابا جونو بهش تبریک میگم و واسش سلامتی  از خدای مهربون میخوام رضا جان روز تولد تو میلاد عشق پاکه به شکرانه این شب پیشانی ام به خاکه   راستی برای اولین بار امسال مشهد برف اومد هوای مشهد اون قدر سرده که نگو شما دائم به پنجره اشاره میکنی و میگی برف برف امیدوارم این روزای خوش تولد که خیلی برفی هم هست به سه تایی مون خوش بگذره دوست دارم  دختر زیبایم  ...
14 بهمن 1392

سرزمین عجایب

یک شنبه آیلین جوجوی مامان مینا رفته بود سرزمین عجایب برای اولین بار کلی بازی کرد و کیفور شد ما هم با بابایی کلی عکس قشنگ ازش گرفتیم امروز که اومدم عکسارو بزارم توی وبلاگ دیدم ای دل غافل مموری خراب شده کل عکساش پاک شده باید مموری رو فرمت کنم اینم از شانس آیلین ولی خوب در عوض دخترم یه روز خیلی خوبو تجربه کرد با عکسای جدید زود زود میایم   ...
3 بهمن 1392

همین جوری

گاهی دلم مبخواهد وقتی بغض میکنم  خدا از آسمان به زمین بیاید اشک هایم را پاک کند دستم را بگیرد و بگوید اینجا آدم ها اذیت میکنند بیا بریم........ ...
3 بهمن 1392

برای دختر مثل ماه و بابا رضاجان

آیندمون آینده ای روشن حرف جدایی رو نزن با من روزای خوبی پیش رومون دنیا ب رفتار تو مدیون حالا که خوبیت عاشقم کرده این عاشق دور تو میگرده از هرکس و هر چیز بهتر باش با من از این هم مهربون تر باش ترکم نکن من بیتو بیمارم دیوونه وار دوست دارم من پیشتم تنهات نمیزارم تا با منی هیچ کی نمیتونه قلب تورو از غم برنجونه  تا با منی پشت سرت کوهه روزای تو بی درد و اندوهه هرچی که تو دستامه میبخشم دنیای من شعرام میبخشم میبخشم از عمرم به تو حتی وقتی نباشی میرم از دنیا ترکم نکن من بیتو بیمارم دیوونه وار دوست دارم ...
20 دی 1392

مادر

مادر شدن حس عجیبی این که یکی هست که خیلی بیشتر از عزیزان اطرافت بهت نیازمند و البته وابسته بند بند وجودتو میلرزونه .حس میکنی خدایا من و اون برای هم زنده هستیم و بس. وقتی یه فرشته معصوم و کوچولو پا به دنیای بی دغدغه و بی خیالی تو میزاره و برات دنیایی از دغدغه و مشغله میاره و تو به عشقش حتی آخ هم نمیگی... تویی که به قولی همیشه از هفت دولت آزاد بودی میرفتی و میومدی برای خودت بودی داشتی با همسرت عاشقانه و راحت زندگی میکردی و روزاتو سپری میکردی و خدا واست یه نگین ارزشمند میفرسته و اون بین تو همسرت قرار میگیره هر دو بی قرارش میشین ... مادر بودن حس عجیبی مخصوصا اگه مادر باشی و اون نگین زیبات یه دختر باشه یه هو به خودت میای و میگی من هنوز داشتم...
18 دی 1392

18 ماهه شده آیلینم

عزیزدلم فردا میخوام ببرمت واکسن 18 ماهگی تو بزنم خدا کنه اذیت نشی آخه تازه خوب شده بودی دوباره تب و گریه و بی حالی دخملی واااااای راستی جمعه هم دختر مامان 18 ماه می شه آیلینم دختر دردانه ام 18 ماهگیت مبارک         ترکم نکن  ...   من بی تو بیمارم ....دیوونه وار خیلی دوست دارم .....من پیشتم تنهات نمیزارم  .... ...
18 دی 1392

پارک

یه صبح پاییزی آیلین و مامان توی پارک پشت خونه  آیلین مشغول دوچرخه سواری     ولی بعدش خونه بیا نبودی   آیلینم دوست دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه         ...
3 دی 1392